شهید علی اکبر قربان شیرودی یکی از برترین خلبانان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی بود. علی اکبر در غائله کردستان داوطلبانه به این منطقه شتافت و در مقابل گروههای ضد انقلاب به مبارزه پرداخت. در همین دوره و در سن 24 سالگی به دلیل فداکاریهای کم نظیر و تحرکات فوق العاده اش به عنوان فرمانده خلبانان هوانیروز انتخاب شد.
وی با شروع جنگ تحمیلی در 31 شهریور ماه سال 1359به منطقه کرمانشاه رفت و هنگامی که شنید بنی صدر دستور داده پادگان تخلیه و انبار مهمات منهدم شود از دستور سرپیچی کرد و به دو خلبانی که با او همفکر بودند گفت: «ما میمانیم و با همین دو هلیکوپتری که در اختیار داریم مهمات دشمن را میکوبیم و مسئولیت تمرد را میپذیریم.»
در طول 12 ساعت پرواز بی نهایت حساس و خطرناک، وی به عنوان تنها موشک انداز پیشاپیش دو خلبان دیگر به قلب دشمن یورش برد. شجاعت و ابتکار عمل وی نه تنها در سراسر کشور، بلکه در تمام خبرگزاریهای مهم جهان منعکس شد. بنی صدر برای حفظ ظاهر دو هفته بعد به او ارتقاء درجه داد، اما خلبان شیرودی درجه تشویقی را نپذیرفت و تنها خواسته اش این بود که کارشکنیهای بنی صدر و بیتفاوتی برخی از فرماندهان را به امام خمینی خبر دهد. در همان ایام به دستور فرماندهی هوانیروز چند درجه تشویقی گرفت و از ستوانیار سوم خلبان به درجه سروانی ارتقاء یافت، اما طی نامهای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در 9 مهر 1359 چنین نوشت: «اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه میباشم و تا کنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نمودهاند، منظوری جز پیروزی اسلام نداشتهام و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفتهام. لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب دادهاند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بودهام، برگردانید.»
صاحب نظران جنگهای هوایی او را «نامدارترین خلبان جهان» نامیده اند. شیرودی هنوز با انجام حدودا 30 هزار ساعت پرواز جنگی رکورد دار عملیات های هوایی در جهان است. او به دلیل لیاقت و شجاعت ظرف هفت ماه از درجه ستوانیاری به درجه سروانی ارتقاء یافت. علی اکبر شیرودی از شهادت خود آگاه بود، چنان که به یکی از روحانیون متعهد کرمانشاه گفته بود: «احمد کشوری را در خواب دیدم که به من گفت شیرودی یک عمارت خیلی خوبی برایت گرفتهام و باید بیایی و در این عمارت بنشینی».
آخرین عملیات پروازی خلبان شیرودی در بازی دراز صورت گرفت. عراق لشکری زرهی با 250 تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپاره انداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای بازپس گیری ارتفاعات بازی دراز به سوی سر پل ذهاب گسیل میکند. خلبان یار احمد آرش که در تاریخ 8 اردیبهشت 1360 به همراه شیرودی در این عملیات پروازی شرکت داشت، درمورد چگونگی شهادت این خلبان دلاور چنین میگوید: « درآخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم، ناگهان گلوله یکی از تانکهای عراقی به هلیکوپتر اصابت کرد و در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به همان تانک شلیلک کرده و آن را منهدم نمود و خود نیز به شهادت رسید.»
پیکر علی اکبر شیرودی پس از تشیع باشکوه در روستای شیرود تنکابن به خاک سپرده میشود. از وی دو فرزند به نام عادله و ابوذر که در هنگام کشته شدن پدر 4 ساله و یک ساله بودند به یادگار ماندهاست.
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در مورد این شهید عزیز فرمودند: شیرودی اولین نظامی است که در نماز به او اقتدا کردم. من در قیافه او مالک اشتر را دیدم. شهید چمران نیز در مورد شهید شیرودی میگوید: هنگام هجوم به دشمن با هلیکوپتر به صورت مایل شیرجه میرفت و دشمن را زیر رگبار گلوله میگرفت و مثل جت جنگنده فانتوم مانور میداد. او با آن وحشتی که در دل دشمن ایجاد میکرد، بزرگترین ضربات را به آنها میزد. او ستاره درخشان جنگهای کردستان است. شهید فلاحی نیز در مورد شیرودی میگوید: ناجی غرب و فاتح گردنهها و ارتفاعات آریا، بازی دراز، میمک، دشت ذهاب و پادگان ابوذر بود. او غیر ممکنها را ممکن ساخت. کسی بود که وقتی خبر شهادتش را به امام خمینی دادم، امام در مورد وی فرمود:او آمرزیده است. فارس
[ سه شنبه 93/2/9 ] [ 10:59 عصر ] [ دوستدار علمدار ]